خلاصه موضوع تلقین که جزو مهمی از زندگی شماست

هر عقیده و باوری که تمام ذهن را اشغال کنه به تدریج  به صورت حقیقت در می‌آد. البته شرطش اینه که اون چیز غیر ممکن نباشه. قدرت اراده مستقیما نمی تونه آدم را به اهدافش برسونه بلکه انسان با قدرت تلقین و تجسم روی یک موضوع می‌تواند به آمال و آرزوهاش برسد؛ ضمنا اگر اراده مخالف تلقین و تجسم باشد قطعا تلقین پیروز است.

. زمان های تلقین:قبل از خواب و بعد بیداری و در شب ها و هنگام غروب

. قوانین تلقین:

الف: قانون توجه تمرکز یافته:  اگر شخصی مداوما و مستمرا عقیده ای را در ذهن داشته باشد و بدان باور داشته باشد  کم کم جزئی از شخصیت وی می‌شود یا قطعا به اون نتیجه می‌رسه

ب: قانون اثر متضاد:  یعنی اگر کسی به عملی نبودن کاری ایمان داشته باشد ولی برای آن کار اقدام نماید هرچقدر بیشتر تلاش نماید کمتر نتیجه می‌گیرد.

پ: قانون اثر عاطفی و هیجانی:  یعنی اگر تلقین توام با عاطفه و هیجان باشد آن تلقین قدرت بیشتری دارد.

شرایط تلقین :

الف: تکرار یعنی تلقین ها باید تکرار شوند

ب: تلقین ها باید به صورت کلام زیبا و آرامش بخش باشد.

پ: باور به تلقین

ج: انسان باید در حالت ریلکس و آرام باشد.

چ: الفاظ باید به صورت مثبت باشد نه منفی چون ضمیر ناخودآگاه عبارات مثبت را می‌فهمد مثلا شخص میگوید من نباید عصبی باشم اما چون ضمیر ناخودآگاه منفی ها را می‌فهمد یعنی او می‌فهمد که شخص باید عصبانی شود.

انواع تلقین ها:

کلامی.فکری یعنی همراه با تجسم شنیداری یعنی گوش دادن به نوار و موسیقی.دیداری مثل نگاه به فلان تصویر و نوشتاری که شامل نوشتن روی کاغذ.

البته لازمه مفهوم ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه رو بفهمیم ؛ انسان دو تا حافظه داره اولی حافظه خودآگاه که شامل خاطرات و وقایعی که به یاد داریم و دیگری حافظه ناخودآگاه شامل اطلاعاتی که در ذهن ماست اما ما به یاد نداریم مثلا شخص شصت ساله اینکه او در کودکی و نوجوانی و میانسالی چه کاری کرده و چه حوادثی رو پشت سر گذاشته او به این وقایع آگاهی نداره اما حافظه ناخودآگاه حاوی تمامی این اطلاعات است بدیهی است که حافظه ناخودآگاه بالای 98 درصد مغز رو تشکیل میده و 2درصد دیگه حافظه خودآگاه است. خودآگاه مثل یک مقام عالی است که به ناخودآگاه دستور میده و ناخودآگاه بازوی اجرایی و خودآگاه بازوی تقنینی است.تمام اتفاقاتی که در زندگی ما افتاده یعنی آموزش های والدین و فامیل و معلمان و عقاید محیط و تمامی کتابهایی که شخص خونده و تمامی فیلم هایی که دیده و موسیقی هایی که شنیده وارد ضمیرخودآگاه میشه و بر اساس این اطلاعات ضمیر خودآگاه دستور هایی رو به ناخودآگاه صادر میکند که تمامی اتفاقات و شرایط آینده آن شخص را رقم میزند و ناخودآگاه ابدا استدلال و قیاس وفکر نمیکند فقط اجرا میکند مثلا شخصی در خانواده ای به دنیا آمده که والدینش در روسپی خانه ها کار میکردند یعنی والدین این شخص روسپی گری رو حق طبیعی انسان ها میدانند و محیط این شخص هم این عمل رو تجویز میکنن و معلمان و تلویزیون و ماهواره ها کاملا این عمل را درست و معقول میدانند خب این شخص بعد از رشد و بلوغ یا دچار مسئله روسپی گری شده یا اینکه دست کم این عمل را زشت نمیداند حتی با تشکیل خانواده هم وارد این مسائل میشه و حتی به همسر و فرزندانش جواز این کار رو میده حالا اگه تمامی علما روی زمین به این شخص با هزاران ادله قبح این عمل رو اثبات نماید این شخص قبول نمیکند چون حافظه خودآگاه باتوجه به اینکه این شخص تمام زندگی اش رو در عالم روسپی گری سپری کرده آموزش والدین و محیط و. و حافظه خودآگاه براساس محتویاتش حکم صادر میکند و حافظه ناخودآگاه هم دستور را اجرا میکند تنها راه برای حل این موضوع آینه که حافظه ناخودآگاه رو تحت تاثیر قرار بدیم و فقط بوسیله تلقین و هیپنوتیزم میشه ناخودآگاه رو تحت تاثیر قرار داد و با هزاران استدلال و تفکر ابدا مسئله حل نمیشه. تلقین مثل بذری است که که در خاک وجود انسان کاشته میشه و اگر آبیاری شود تبدیل به درخت قطوری میشه که میتوان بوسیله آن از قله های موفقیت عبور کرد. علما گفتند اگر 21روز مسئله ای رو تلقین کنید یک شاهراه نورونی در مغز ایجاد میشه که ناخودآگاه بر اساس آن عمل میکند. قانون اینه که حافظه خودآگاه براساس محتویاتی که شخص به وی داده است قانونی رو وضع و به ناخودآگاه میده و ناخودآگاه اجرا میکند قدرت این این ضمیر به قدری است که این ضمیر براساس اطلاعات ورودی اش تمامی آینده این شخص و تمامی اتفاقات و شرایط آینده این شخص رو تعیین میکند اگر مجرد باشد ناخودآگاه همسرش رو انتخاب میکند و اگر بیکار باشد نوع کارش و نحوه رفتار همکاران با او رو مشخص میکند و تمامی اتفاقات زندگی اش رو رقم میزند چون به شعوری جهانی وصل میشه(یا همون تله پاتی) و از این طریق تمام اتفاقات رو رقم میزنه مثلا اگه شخصی عصبانی و ناراحت و بداخلاق باشه همسر شخص هم واجد این گونه رفتاره یا اگه همسرش فاقد این ویژگی هاست وی را ترک کرده و نهایتا این شخص با کسی مثل خودش ازدواج میکند و اطرافیان این شخص هم مثل خودش بدرفتار و ناامید اند و اگه اطرافیان او فاقد این ویژگی ها باشند اتوماتیک وار این اشخاص کنار رفته و افرادی مثل خودش جذب او میشوند و حافظه ناخودآگاه هم قطعا حق دستور به بدن رو داره و بدن قطعا اطاعت میکند.

امیل کوئه فرانسوی در قرن 17به قدرت تلقین پی برد قرض شکری (که ترکیباتش فقط شکره) به بیمارش داد و به بیمار تلقین کرد این داروی قطعی درد شماست و بیمار آن رو خورد و خوب شد!!!! پس او یک درمانگاه برای بیماران چه مزمن چه صعب العلاج دایر کرد و به بیماران میگفت روزی دوبار قبل از خواب و بعد بیداری بگوئید من از هر جهت و هر روز بهتر و بهتر میشوم البته با ایمان و اعتقاد و تجسم بیان نمایید البته در طول مدت 21روز قطعا خوب میشوید و بیماران این کار رو کردند و همشون خوب شدند . همچنین شخصی که محکوم به اعدام شد یک زخم کوچک بهش زدند و تلقین کردند تو داری می میری اون شخص مرد. یک معادله ای بود که تو دنیا هیچ کس نمیتوانست حل کند و روی بورد نوشته شده بود شخصی دیر رسیده بود و تلقین معلم که هیچ کس نتوانسته آن رو حل کند به آن شخص نرسیده بود فردا آن شخص مسئله رو حل کرد.

برای مطالعه بیشتر میشه به منابع ذیل مراجعه کرد:

قدرت فکر جلد 1-2-3 و

در مکتب عشق و

عشق نیروی برتر از ژوزف مورفی

قدرت تلقین از پل ژاگو

تجسم خلاق از خوزه سیلوا

غول درون از هری کارپنتر

ذهن زیبا جسم زیبا از خوزه سیلوا

راز از راندا بران

قدرت از راندا بران

قانون جذب از حسین وهابی

جهان هولوگرافیک

 جهان های موازی

 فیزیک کوآنتوم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها