هدیه




 اینکه به کسی حق طلاق نمیدیم ااما معنی ش این نیست که به طرف مقابل اعتماد نداریم ربطی نداره
مطرح کردنش اعتماد رو واسه هر دو طرف کم می کنه ،حس خوبی واسه مردا واسه شروع یه زندگی دوست داشتنی رو نمیده
 یکی از دوستان مربی آموزش شطرنج بود یه روز پدر یکی از دانشجو های دختر اومد و به مربی گفت باید شروع به کار کنه دخترم شطرنج به دردش نمی خوره می دونم که خیلی پیشرفت داشته تا حد قهرمانی هم رفته اما فردا اگه طلاق گرفت باید یه منبع درآمدی داشته باشه تامین کنه خودشو. طلاق هر چند بعنوان آخرین راهکار مفیده ولی کلمه مثبتی نیست . تو این دنیا همه چی با تلقین رابطه مستقیم داره و تلقین خیلی قدرتمنده ، اگه حرفش زده شه تاثیرش رو قطعا می ذاره چه برسه کتبی بعنوان شرط نوشته شه که قدرتش هزار برابر میشه ، یه بحث علمیه

چالش و اختلافات تو زندگی همه هست ، اصلا انسان ذاتا توانایی حل کردن چالش های پیش رو داره ، شانس هر کسی فرق می کنه یکی چالش های زندگی ش زیاده

ادامه مطلب


قبل از ورود به راهکار ها که امیدوارم مفید باشه لازمه گفته شه درسته پیشگیری بهتر از درمانه ولی بهترین راه حل حساس نشدن و دور کردن وسواس و آدمای منفی باف و مثبت فکر کردنه . مثبت اندیشی به مراتب بهتر از تغییر رفتاره.

بعضی از موارد زیر بسته به شرایط هر محیط کاری ممکنه مفید باشه:

. به قول معروف متعادل حرف زدن و تو مسائل غیر کاری رقابت نکردن

. استفاده از دستگاه های تصفیه هوا با قابلیت بو گیری عالیه ؛ با کسی مخالفت نکنیم عطر و ادکلن نزنه واسه تصفیه هوا هم مفیده

. بسته به شرایط اگه محل کار نسبتا بزرگه از کل فضا استفاده کردن و فاصله میز ها از هم بیشتر کردن (البته ارتباط کاری شون در اینصورت با هم کمتر میشه و ممکنه مضر باشه).

.  در صورت امکان تهیه لباس فرم مناسب با جلب نظر پرسنل خیلی موثره و واسشون اقتصادی هم هست.

.  اگه شرایط ایجاب کنه استفاده از یه رابط و یا یه سرگروه قابل اعتماد که توانایی انعکاس تمامی نظرات کارمندان رو داره میتونه کمک کننده باشه البته نباید باعث کم شدن نظارت خودتون بشه.

.  کوتاه و مفید حرف زدن در محل کار.

. نصب کردن دوربین فعال که قابلیت ضبط صدا رو هم داشته باشه جدا از تامین امنیت مفیده .

.  افزایش تمرکز در کنترل اوضاع مهمه؛ با خواب کافی و قبل از سیر شدن دست از غذا کشیدن و. تا مغذ بتونه کار کنه! .

.  وقتی سپردن کار یا م با یکی لازمه، سعی شه به شرط اینکه آقا و خانمی اطلاعات و تجربه شون برابره با شخص هم جنس م بشه .

اگه شرایط ایجاب کنه انتخاب آخرین و دورترین اتاق به دور از مجموعه بهترین محله.

.    استفاده از پارتیشن های شیشه ای .

.  بسته به شرایط، مدیریت صحیح گروه هایی که پرسنل تو فضای مجازی ایجاد می کنن که اکثرا ربطی به مسائل کاری نداره.

.  طوری تو جمع صحبت شه که چه پسر و چه دختر فکر نکن با یکی شون بیشتر صحبت می شه چون حسادت می کنن که در مورد مخاطبان خانم رعایت این مورد مهمه تره . 


ﺷﺎﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﺮﺳﻴﺪ : ﻫﻮﺱ ﺴﺖ ؟ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻔﺖ : ﺑﻪ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺮ ﺧﻮﺷﻪ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﺎﻡ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ، ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﺮﺩﻱ ﺗﺎ ﺧﻮﺷﻪ ﺍﻱ ﺑﻴﻨﻲ . ﺷﺎﺮﺩ ﺑﻪ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺮﺸﺖ. ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺮﺳﻴﺪ : ﻪ ﺁﻭﺭﺩﻱ ؟ ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﻫﻴ ! ﻫﺮ ﻪ ﺟﻠﻮ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ، ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﻱ ﺮ ﺸﺖ ﺗﺮ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺮ ﺸﺖ ﺗﺮﻳﻦ، ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺭﻓﺘﻢ. ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻔﺖ : ﻫﻮﺱ ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﻴﻦ.! ﺷﺎﺮﺩ ﺮﺳﻴﺪ : ﺲ ﻋﺸﻖ ﻴﺴﺖ ؟ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ : ﺑﻪ ﺟﻨﻞ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﺮﺩﻱ. ﺷﺎﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﺩﺭﺧﺘﻲ ﺑﺮﺸﺖ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺷﺎﺮﺩﺵ ﺮﺳﻴﺪ ﺍﻨﺪﻓﻌﻪ ﺷﺪ ؟ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻔﺖ : ﺑﻪ ﺟﻨﻞ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻠﻨﺪﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩﻡ. ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﺮ ﺟﻠﻮ ﺑﺮﻭﻡ، ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟ ﺑﺮﺮﺩﻡ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻔﺖ : ﻋﺸﻖ ﻫﻢ ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﻴﻦ.!


خلاصه موضوع تلقین که جزو مهمی از زندگی شماست

هر عقیده و باوری که تمام ذهن را اشغال کنه به تدریج  به صورت حقیقت در می‌آد. البته شرطش اینه که اون چیز غیر ممکن نباشه. قدرت اراده مستقیما نمی تونه آدم را به اهدافش برسونه بلکه انسان با قدرت تلقین و تجسم روی یک موضوع می‌تواند به آمال و آرزوهاش برسد؛ ضمنا اگر اراده مخالف تلقین و تجسم باشد قطعا تلقین پیروز است.

. زمان های تلقین:قبل از خواب و بعد بیداری و در شب ها و هنگام غروب

. قوانین تلقین:

الف: قانون توجه تمرکز یافته:  اگر شخصی مداوما و مستمرا عقیده ای را در ذهن داشته باشد و بدان باور داشته باشد  کم کم جزئی از شخصیت وی می‌شود یا قطعا به اون نتیجه می‌رسه

ب: قانون اثر متضاد:  یعنی اگر کسی به عملی نبودن کاری ایمان داشته باشد ولی برای آن کار اقدام نماید هرچقدر بیشتر تلاش نماید کمتر نتیجه می‌گیرد.

پ: قانون اثر عاطفی و هیجانی:  یعنی اگر تلقین توام با عاطفه و هیجان باشد آن تلقین قدرت بیشتری دارد.

شرایط تلقین :

الف: تکرار یعنی تلقین ها باید تکرار شوند

ب: تلقین ها باید به صورت کلام زیبا و آرامش بخش باشد.

پ: باور به تلقین

ج: انسان باید در حالت ریلکس و آرام باشد.

چ: الفاظ باید به صورت مثبت باشد نه منفی چون ضمیر ناخودآگاه عبارات مثبت را می‌فهمد مثلا شخص میگوید من نباید عصبی باشم اما چون ضمیر ناخودآگاه منفی ها را می‌فهمد یعنی او می‌فهمد که شخص باید عصبانی شود.

انواع تلقین ها:

کلامی.فکری یعنی همراه با تجسم شنیداری یعنی گوش دادن به نوار و موسیقی.دیداری مثل نگاه به فلان تصویر و نوشتاری که شامل نوشتن روی کاغذ.

البته لازمه مفهوم ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه رو بفهمیم ؛ انسان دو تا حافظه داره اولی حافظه خودآگاه که شامل خاطرات و وقایعی که به یاد داریم و دیگری حافظه ناخودآگاه شامل اطلاعاتی که در ذهن ماست اما ما به یاد نداریم مثلا شخص شصت ساله اینکه او در کودکی و نوجوانی و میانسالی چه کاری کرده و چه حوادثی رو پشت سر گذاشته او به این وقایع آگاهی نداره اما حافظه ناخودآگاه حاوی تمامی این اطلاعات است بدیهی است که حافظه ناخودآگاه بالای 98 درصد مغز رو تشکیل میده و 2درصد دیگه حافظه خودآگاه است. خودآگاه مثل یک مقام عالی است که به ناخودآگاه دستور میده و ناخودآگاه بازوی اجرایی و خودآگاه بازوی تقنینی است.تمام اتفاقاتی که در زندگی ما افتاده یعنی آموزش های والدین و فامیل و معلمان و عقاید محیط و تمامی کتابهایی که شخص خونده و تمامی فیلم هایی که دیده و موسیقی هایی که شنیده وارد ضمیرخودآگاه میشه و بر اساس این اطلاعات ضمیر خودآگاه دستور هایی رو به ناخودآگاه صادر میکند که تمامی اتفاقات و شرایط آینده آن شخص را رقم میزند و ناخودآگاه ابدا استدلال و قیاس وفکر نمیکند فقط اجرا میکند مثلا شخصی در خانواده ای به دنیا آمده که والدینش در روسپی خانه ها کار میکردند یعنی والدین این شخص روسپی گری رو حق طبیعی انسان ها میدانند و محیط این شخص هم این عمل رو تجویز میکنن و معلمان و تلویزیون و ماهواره ها کاملا این عمل را درست و معقول میدانند خب این شخص بعد از رشد و بلوغ یا دچار مسئله روسپی گری شده یا اینکه دست کم این عمل را زشت نمیداند حتی با تشکیل خانواده هم وارد این مسائل میشه و حتی به همسر و فرزندانش جواز این کار رو میده حالا اگه تمامی علما روی زمین به این شخص با هزاران ادله قبح این عمل رو اثبات نماید این شخص قبول نمیکند چون حافظه خودآگاه باتوجه به اینکه این شخص تمام زندگی اش رو در عالم روسپی گری سپری کرده آموزش والدین و محیط و. و حافظه خودآگاه براساس محتویاتش حکم صادر میکند و حافظه ناخودآگاه هم دستور را اجرا میکند تنها راه برای حل این موضوع آینه که حافظه ناخودآگاه رو تحت تاثیر قرار بدیم و فقط بوسیله تلقین و هیپنوتیزم میشه ناخودآگاه رو تحت تاثیر قرار داد و با هزاران استدلال و تفکر ابدا مسئله حل نمیشه. تلقین مثل بذری است که که در خاک وجود انسان کاشته میشه و اگر آبیاری شود تبدیل به درخت قطوری میشه که میتوان بوسیله آن از قله های موفقیت عبور کرد. علما گفتند اگر 21روز مسئله ای رو تلقین کنید یک شاهراه نورونی در مغز ایجاد میشه که ناخودآگاه بر اساس آن عمل میکند. قانون اینه که حافظه خودآگاه براساس محتویاتی که شخص به وی داده است قانونی رو وضع و به ناخودآگاه میده و ناخودآگاه اجرا میکند قدرت این این ضمیر به قدری است که این ضمیر براساس اطلاعات ورودی اش تمامی آینده این شخص و تمامی اتفاقات و شرایط آینده این شخص رو تعیین میکند اگر مجرد باشد ناخودآگاه همسرش رو انتخاب میکند و اگر بیکار باشد نوع کارش و نحوه رفتار همکاران با او رو مشخص میکند و تمامی اتفاقات زندگی اش رو رقم میزند چون به شعوری جهانی وصل میشه(یا همون تله پاتی) و از این طریق تمام اتفاقات رو رقم میزنه مثلا اگه شخصی عصبانی و ناراحت و بداخلاق باشه همسر شخص هم واجد این گونه رفتاره یا اگه همسرش فاقد این ویژگی هاست وی را ترک کرده و نهایتا این شخص با کسی مثل خودش ازدواج میکند و اطرافیان این شخص هم مثل خودش بدرفتار و ناامید اند و اگه اطرافیان او فاقد این ویژگی ها باشند اتوماتیک وار این اشخاص کنار رفته و افرادی مثل خودش جذب او میشوند و حافظه ناخودآگاه هم قطعا حق دستور به بدن رو داره و بدن قطعا اطاعت میکند.

امیل کوئه فرانسوی در قرن 17به قدرت تلقین پی برد قرض شکری (که ترکیباتش فقط شکره) به بیمارش داد و به بیمار تلقین کرد این داروی قطعی درد شماست و بیمار آن رو خورد و خوب شد!!!! پس او یک درمانگاه برای بیماران چه مزمن چه صعب العلاج دایر کرد و به بیماران میگفت روزی دوبار قبل از خواب و بعد بیداری بگوئید من از هر جهت و هر روز بهتر و بهتر میشوم البته با ایمان و اعتقاد و تجسم بیان نمایید البته در طول مدت 21روز قطعا خوب میشوید و بیماران این کار رو کردند و همشون خوب شدند . همچنین شخصی که محکوم به اعدام شد یک زخم کوچک بهش زدند و تلقین کردند تو داری می میری اون شخص مرد. یک معادله ای بود که تو دنیا هیچ کس نمیتوانست حل کند و روی بورد نوشته شده بود شخصی دیر رسیده بود و تلقین معلم که هیچ کس نتوانسته آن رو حل کند به آن شخص نرسیده بود فردا آن شخص مسئله رو حل کرد.

برای مطالعه بیشتر میشه به منابع ذیل مراجعه کرد:

قدرت فکر جلد 1-2-3 و

در مکتب عشق و

عشق نیروی برتر از ژوزف مورفی

قدرت تلقین از پل ژاگو

تجسم خلاق از خوزه سیلوا

غول درون از هری کارپنتر

ذهن زیبا جسم زیبا از خوزه سیلوا

راز از راندا بران

قدرت از راندا بران

قانون جذب از حسین وهابی

جهان هولوگرافیک

 جهان های موازی

 فیزیک کوآنتوم.


به نظر شما جذابیت جنسی تو شهرای غربی مثل لوس آنجلس بیشتره یا شهرای ایران خودمون؟
۱- یه روز یکی از آشنایان که رفته بود اروپا صحبت می کرد می گفت وقتی بعد مدت ها که می ری لب ساحل خانوما رو می بینی که با لباس شنا آفتاب می گیرن اولش آدم نا خودآگاه دوست داره نگاه کنه اما هر چقدر زمان می گذشت  تمایل به این قضیه کمتر و کمتر می شد تا جایی که دیگه بعد یه ساعت  حوصله تماشا نداشتی و فقط فرم بد بدنا و لکه های بزرگ و‌ کوچک و سیاه و رنگی اونا رو می دیدی . می گفت صد رحمت به پوشیده ها.
۲-  دیدین کتابای آموزش زبان وقتی دست و پای خانما رو سانسور  می کنن به مراتب بیشتر توجه رو جلب می کنه آدم  می گه یعنی اون پشت چی می تونه باشه؟!!! اما قتی سانسوری در کار نباشه شاید توجهی اصلا بهش نشه.
تو مثا۹ل های بالا  قضاوت کنید کدوم جذاب ترن تصاویر سانسور شده دست و پا یا نشده ها ، آفتاب گیرای لب ساحل یا آدم پوشیده تر؟؟.
لباس بدن نما پوشیدن نهایت جذابیته، عیب و ایراد بدن رو می پوشونه و از طرفی ذهن ناخودآگاه رو تو بلند مدت مشغول میکنه که پشت اون لباس آیا چی هست؟.
خیابون های لس آنجلس رو وقتی تو پشت صحنه فیلمای هالیوودی  می بینی اینطور نیست یکی لباس گشاد و بلند پوشیده یکی لباس تنگ و کوتاه و یکی.
لب ساحل کشورای غربی جذابیت جنسی زیاد اما کوتاه مدته اما خیابون کشور عزیزمون  که اکثرا اینطور با لباسای به اصطلاح جذب می گردن. چطوریه؟ خودتون قضاوت کنید.از
و این است قضیه مشغولیت قلب ها و ذهن ها. به فکر باشیم.


یک مطلبی دیروز خواندم از احساسات یک شخص آشنا، عجیب بود چند بار خواندم اول حوصله ام را سر برد و رد شدم ولی چند ساعت بعد به سختی گشتم تا پیداش کردم: خدا می گوید که من با صابرانم طاقتم لبریز می شود گاهی. در عین شیرینی صد برابر یک مصیبت دردناک است . به اختیار می توانم تمامش کنم اما صبر می کنم. عاقلان من را دیوانه می پندارند و من آن ها را مبتلای ناعلاج به درمان می خوانم. غرور و همه چیزم را داده ام که یک چیز خالص مقدس بدست آورم . اگر به بیراهه روم چه؟ همین یک چیز را هم از دست می دهم . گاهی کافر می شوم و گاهی لبریز از امید . یعنی باید لبریز از امید باشم. صبر کرده ام مدتی ولی حتما تاخیر حکمتی دارد . دستم را روی قلبم می گذارم و در حیرت می مانم که برای چه و برای که می تپد. لحظات و روز و ماهم به مانند لحظات و روز عالم نمی ماند و فرق می کند . دیر میگذرد ولی میگذرد اما جدیدا چیزهای زیادی از خدا می خواهم و ریا نباشد دستم رو به آسمان بی اختیار بالا می رود و با بغض شیرین التماس می کنم و سبک می شوم. اتفاقا حالم از این بهتر نمی شود اما امیدوارم ختم به خیر شود و نتیجه کارم را ببینم. فکر می کردم که در این مدت راز و نیازم بدی هایم را برده و آدمتر شده ام ولی دیروز در جریان و امور زندگیم ثابت شد که بخواطر یک چیز کوچک همچنان طمع کار و پر غرورم و بد تر اینکه چون تسلط و تمرکزم را از دست داده ام حق و حقوق دیگران را به راحتی آب خوردن ناخواسته ضایع می کنم و از خودم بدم آید اما امیدوارم که اینطوری نمی ماند از خدا می خواهم انشاالله زنده باشم و به چیزی که می خواهم برسم و غرق در خوبی ها شوم. اینها بزرگترین راز های زندگیم است از درد بلاتکلیفی و بی برنامگی راز افشا می کنم که چه شود؟ که خود را رسوا تر کنم؟ ای مخاطب غمگین نشو که تاکنون حالم بهتر از این نبوده ؛ دوستتان دارم


سلام. شاید مسخره به نظر برسه اما یه مهمونی خیلی بزرگ و مجلل با کارت دعوت از دوستان و آشنایان و کاسبای محل و خلاصه هر کس دیگه ای که می شناسمشون ترتیب می دم (که بیایند همه) و ازشون میخوام حلالم کنن اگه بدهی دارم می دم ، نصیحتم رو می نویسم و می خونم توجمع، سعی می کنم اشخاصی که واسم مهمن رو از ته دل به آغوش بکشم بعدشم می رم زودتر یه قبر می خرم با سنگ و ترتیب مراسم ترحیمم می دم و زود توبه می کنم



 یکی از دوستان مربی آموزش شطرنج بود یه روز پدر یکی از دانشجو های دختر اومد و به مربی گفت باید شروع به کار کنه دخترم شطرنج به دردش نمی خوره می دونم که خیلی پیشرفت داشته تا حد قهرمانی هم رفته اما فردا اگه طلاق گرفت باید یه منبع درآمدی داشته باشه تامین کنه خودشو. طلاق هر چند بعنوان آخرین راهکار مفیده ولی کلمه مثبتی نیست . تو این دنیا همه چی با تلقین رابطه مستقیم داره و تلقین خیلی قدرتمنده ، اگه حرفش زده شه تاثیرش رو قطعا می ذاره چه برسه کتبی بعنوان شرط نوشته شه که قدرتش هزار برابر میشه ، یه بحث علمیه

چالش و اختلافات تو زندگی همه هست ، اصلا انسان ذاتا توانایی حل کردن چالش های پیش رو داره ، شانس هر کسی فرق می کنه یکی چالش های زندگی ش زیاده

ادامه مطلب


هدف ما از داشتن مال و خانواده، کار و دین و هر دارایی که تو این دنیا هست واقعاً چیه؟

به قول مولانا در بخش دهم دفتر چهارم مثنوی می گوید مثال ما مثال تون گران است؛ کسی که آتش حمام عمومی را روشن نگه می دارد و هیزم را در تنور حمام می اندازد و گرمای شدیدی را تحمل می کند و چون سر و صورت و لباسشان از دوده سیاه شود خودش نیز حمام می کند. یعنی ما باید دارایی هایمان را در آتش بیندازیم تا اول بر دیگران و بعد بر خودمان خیر واقعی رسانیم و با گرمای آتشی که خود آن را بر افروخته ایم پاک کنیم و مهم اینجاست که به نقش و نگار زیبای کاشی های حمام که به مثال تعلقات دنیوی است دل نبندیم تا راحت تر بیرون آییم چون برای تماشا به حمام نمی رویم هدف ما فقط پاک شدن. بعد از هر سیاه شدنی باید حمام کرد و سیاهی وجود را زدود ؛ دارایی ما برای رسیدن به کمال است مبادا روزی به خود اییم و بینیم تمام عمر مشغول دارایی ها بوده ایم. احکام شرع و نماز و روزه و این قبیل وسیله است تا شاید در یک لحظه توکل و توسل، پشیمانی و توبه و امید و بندگی را بدست آوریم


سلام. معمولا در بعضی ازدواج ها دلجویی از پدر و مادرِ شوهر خیلی مفیده.  ارتباط زن وشوهر با پدر و مادر و برادر و خواهرِ شوهر باید طوری باشه که بعدا در بلند مدت دچار مشکل نشوند.؛  
پس:
اولا توکل به خدا باید کرد.
هر روز از خدا مهربان خواست که روابط (بین شما و همسرتون و  با پدر مادر ) ‌ را تنظیم کند که بسیار موثر است.
- محبت به اندازه و به جا به همسر و پدر مادر همانقدر که ممکن سخت باشد، موثر است اما شیرینی خود را دارد، و حداقل اول زندگی و بعد آسان می شود ، قرار نیست خود را عوض کنید، فقط محبتتان را بیشتر ابراز کنید .به قول معروف با محبت خار ها گل می شود.
- در اینطور مواقع زن باید صبور  باشد؛ البته شوهر باید بجا و به اندازه به زن محبت کند. (نه هر لحظه ؛ سعی کنید روش های متنوع باشد). تا محبت بعدی برایش شیرین باشد و هر دو لذت ببرند.
- صبور بودن زن را بعنوان تعریف زیاد به رخش نکشید ؛ و در حقیقت مهربانانه و بجا باید از او انتظار تحمل داشته باشید.
-  زن باید بداند که ابتدا با انجام کار های خانه پدر مادر شوهر می تواند در قلب شان جا باز کند. مسلما چیزی از زن کم نمی شود و فقط محبت ها بیشتر میشود.
- زن و شوهر هر چند ممکن است هر روز  (زیاد)  با پدر مادرِ شوهر  تماس نگیرد ولی این اوضاع اتفاقا بهتر است  در عوض وقتی تماس میگیرد باید پر انرژی باشد، خود را در نهایت دلتنگی نشان داده (ممکن است واقعی نباشد ولی با تلقین می توانید بین هر دو طرف محبت زیادی ایجاد کنید) و خود را مشتاق دیدار با آن ها  نشان دهند. این موضوع دورویی محسوب نمی شه ؛ نیّتتان تلقین خوبی ها باشد. نسخه ای که مولای متقیان در حکمت ۲۰۷ نهج البلاغه می پیچد، بسیار شنیدنی و قابل تأمل است: "اگر بردبار نیستی خود را به بردباری بزن زیرا کم اتفاق می افتد که کسی خود را شبیه قومی سازد و از آن ها به حساب نیاید."
- سعی کنید همسایه پدر مادرتان نباشید محل زندگی هر چه دورتر بهتر تا شما و همسرتان در موقعیت اتفاقی با پدر مادر خواهر و برادرت قرار نگیرید و تا بهبود اوضاع هر رفتاری پیش بینی و کنترل شده باشد ؛ از طرفی از دوری گله کنید تا با تلقین مثبت آن ها را به خودتان مشتاق سازید.
- در موقعیت های خاص پیش پدر مادرتان از همسرتان تعریف و تمجید کنید و اوضاع را کنترل کنید و زیاده روی نکنید.
- زن و شوهر هر چند ممکن است مجبور باشند یه روز دو روز در میان (زیاد)  به دیدار پدر مادرِ شوهر نروند ولی این اوضاع اتفاقا بهتر است در عوض وقتی می روند  باید پر انرژی باشند، خود را در نهایت دلتنگی نشان دهند (ممکن است واقعی نباشد ولی با تلقین می توان بین همدیگر طرف محبت زیادی ایجاد کرد)
- پیش از رفتن به خانه پدر مادر از آنها سوال کنید مخصوصا از مادر بپرسد که چیزی لازم ندارید داریم می آییم خانه تان، وقتی تماس می گیرد پر انرژی باشید بگوئید 
- بگوئید همسرم(زنم) پیشنهاد داد امروز بیاییم خانه تان . می توانید غذا درست کنید ، روز پدر ، روز مادر دعوتشان کنید کیک بگیرید هدیه بدهید، گاهی غذا درست کنید و به خانه پدر مادر ببرید، یا به پیک نیک ببرید. از طرفی ارتباط و محبت همسرتان به پدر و مادر شما بسیار دقیق ، با سرعت عمل، با پیش بینی حرکات و جو خانواده و پیش بینی عکس العمل مناسب  و به قول معروف حاضر جوابیِ مثبت باشد. حتی فکر و م قبلی با روانشناس در این مورد بد نیست.
- شاید اول کار شرایط دلسرد کننده به نظر بیاید ولی شما دارید تلاش خود را می کنید، مطمئن باشید بی تاثیر نیست، حداقل اینکه آنها شما را با دیگران مقایسه می کنند
- شوهران مراقب باشید که در این شرایط ممکن است بردار و خواهرتان حسادت کنند اوضاع را کنترل کنید. همسر (زن) شوهر ارتباط گیرد و غیره
مطمئن باشید کم کم خودتان هم از این کار ها لذت خواهید برد و از طرفی هم به خواسته تان می رسید و مهم تر از همه می توانید کنترل همه چیز را به دست بگیرید.
امام علی علیه السلام می فرمایند : هر گاه از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن که گاهی ترسیدن از آن چیز مهم تر از واقعیت خارجی است. (حکمت 175 نهج البلاغه)

موفق باشید.



 

 

نیروهایی که مردان را (در برابر ابراز احساسات) خویشتن دار نگه می دارد:

هر ویژگی فردی هنگامی به وجود می آید که نیرویی آن را به تحریک وادارد و آن ویژگی را شکل دهد. ویژگی خویشتن داری در مرد نیز از این امر مستثنی نیست زیرا با نیروهایی از قبیل، آموزش در دوران کودکی، فرهنگ مردانگی، ترس از وابستگی پدران بدون گذشت و دوستی های ناقص، پرورش می یابد. اما نیروی اصلی و مهم ترین امر در این مورد، ن می باشند. شاید تعجب کنید که تکان دهنده ترین حقیقتی که در تحقیقات به دست آمده این است که، اغلب ن نمی خواهند مردان با آنان صمیمی باشند.

ادامه مطلب


سه مقدمه کوتاه عرض می کنم:
۱- از ابتدای شکل گیری تمدن ها تاکنون صد ها قرن می گذره و فرهنگ ها و رسوم و مذاهب اقوام مختلف در این مدت طولانی تغییر چندانی نکرده اما حیرت انگیزه که تو صده اخیر (۱۹۰۰ میلادی به بعد)   با پیشرفت تکنولوژی و رسانه ها می بینیم که  آداب و رسوم اینقدر تغییر کرده و فرهنگ میلیارد ها نفر از غرب و شرق به هم شبیه شده و جالب تر اینکه این فرهنگ هم به این شکل، قبلا نبوده و جدیدا در دنیا ابداع شده که به فرهنگ غربی و آمریکایی معروفه.

۲- از طرفی انسان موجود پیچیده ایه، غیر از بحث مهم وراثت، ذاتا دنبال یادگیری و تجربه س؛ نه تنها از شنیدن صحبت ها، انتقادات دیگران، فیلم ها و مخصوصا در دوران کودکی کارتون سیندرلا و سفید برفی و فوتبالیستا و. ، موسیقی ، دیدگاه های ی، کلاس زبان و دانشگاه ، چشم و هم چشمی و کشش های جنسی و رویا ها و فانتزی ها و چیزهای بی شمار دیگه تاثیر می گیره  بلکه بیماری های روحی و جسمی، خوردنی ها و مصرف دارو ها هم تو شکل گیری عقاید و عادت ها و انعطاف پذیری ها موثره.

ادامه مطلب


سلام. معمولا در بعضی ازدواج ها دلجویی از پدر و مادرِ شوهر خیلی مفیده.  ارتباط زن وشوهر با پدر و مادر و برادر و خواهرِ شوهر باید طوری باشه که بعدا در بلند مدت دچار مشکل نشوند.؛  
پس:
اولا توکل به خدا باید کرد.
هر روز از خدا مهربان خواست که روابط (بین شما و همسرتون و  با پدر مادر ) ‌ را تنظیم کند که بسیار موثر است.
- محبت به اندازه و به جا به همسر و پدر مادر همانقدر که ممکن سخت باشد، موثر است اما شیرینی خود را دارد، و حداقل اول زندگی و بعد آسان می شود ، قرار نیست خود را عوض کنید، فقط محبتتان را بیشتر ابراز کنید .به قول معروف با محبت خار ها گل می شود.

ادامه مطلب


قبل از ورود به راهکار ها که امیدوارم مفید باشه لازمه گفته شه درسته پیشگیری بهتر از درمانه ولی بهترین راه حل حساس نشدن و دور کردن وسواس و آدمای منفی باف و مثبت فکر کردنه . مثبت اندیشی به مراتب بهتر از تغییر رفتاره.

بعضی از موارد زیر بسته به شرایط هر محیط کاری ممکنه مفید باشه:

. به قول معروف متعادل حرف زدن و تو مسائل غیر کاری رقابت نکردن

. استفاده از دستگاه های تصفیه هوا با قابلیت بو گیری عالیه ؛ با کسی مخالفت نکنیم عطر و ادکلن نزنه واسه تصفیه هوا هم مفیده

ادامه مطلب


ﺷﺎﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﺮﺳﻴﺪ : ﻫﻮﺱ ﺴﺖ ؟ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻔﺖ : ﺑﻪ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺮ ﺧﻮﺷﻪ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﺎﻡ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ، ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﺮﺩﻱ ﺗﺎ ﺧﻮﺷﻪ ﺍﻱ ﺑﻴﻨﻲ . ﺷﺎﺮﺩ ﺑﻪ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺮﺸﺖ. ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺮﺳﻴﺪ : ﻪ ﺁﻭﺭﺩﻱ ؟ ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﻫﻴ ! ﻫﺮ ﻪ ﺟﻠﻮ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ، ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﻱ ﺮ ﺸﺖ ﺗﺮ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺮ ﺸﺖ ﺗﺮﻳﻦ، ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﺭﻓﺘﻢ.

ادامه مطلب


خلاصه موضوع تلقین که جزو مهمی از زندگی شماست

هر عقیده و باوری که تمام ذهن را اشغال کنه به تدریج  به صورت حقیقت در می‌آد. البته شرطش اینه که اون چیز غیر ممکن نباشه. قدرت اراده مستقیما نمی تونه آدم را به اهدافش برسونه بلکه انسان با قدرت تلقین و تجسم روی یک موضوع می‌تواند به آمال و آرزوهاش برسد؛ ضمنا اگر اراده مخالف تلقین و تجسم باشد قطعا تلقین پیروز است.

. زمان های تلقین:قبل از خواب و بعد بیداری و در شب ها و هنگام غروب

ادامه مطلب



 

 

نیروهایی که مردان را (در برابر ابراز احساسات) خویشتن دار نگه می دارد:

هر ویژگی فردی هنگامی به وجود می آید که نیرویی آن را به تحریک وادارد و آن ویژگی را شکل دهد. ویژگی خویشتن داری در مرد نیز از این امر مستثنی نیست زیرا با نیروهایی از قبیل، آموزش در دوران کودکی، فرهنگ مردانگی، ترس از وابستگی پدران بدون گذشت و دوستی های ناقص، پرورش می یابد. اما نیروی اصلی و مهم ترین امر در این مورد، ن می باشند. شاید تعجب کنید که تکان دهنده ترین حقیقتی که در تحقیقات به دست آمده این است که، اغلب ن نمی خواهند مردان با آنان صمیمی باشند.

ادامه مطلب


هاله های انرژی مثبت و منفی که در اطراف انسان ساطع می شود توسط دستگاه پزشکی قابل مشاهده شد!

این دستگاه یک سیستم دوگانه سخت افزاری و نرم ­افزاری جهت تصویر سازی هاله است که بر اساس اصول و مطالعات بیوفیدبک، روانشناسی رنگ­ها، حوزه انرژی، دانش ذهن- بدن، و بررسی مریدین ­های کف دست بنا شده است. این سیستم به تجزیه و تحلیل در زمینه­ های ذهن – بدن، زندگی اجتماعی، روابط و صمیمیت، شغل، امور مالی، خوشبختی، رشد و تکامل و کیفیت کلی ارتباط با شریک زندگی می­پردازد.

 

عکسبرداری هاله انرژی                                      ..

ادامه مطلب


بدبینی ممکنه به خاطر تجربیات منفی که اطرافمون اتفاق می افته باشه چه آقایون چه خانم ها؛ ممکنه به خاطر وسواس عملی باشه؛ احتیاط شرط عقله اما با بد بینی فرق می کنه. آدم بد بین از تحقیق ترس و واهمه داره؛ با تحقیقات سطحی به سرعت نتیجه گیری منفی می کنه و منتظر تحقیق بیشتر نمی مونه  اما آدم محتاط طوری تحقیق می کنه که اولا جمع بندی کنه و دوما به طرف مقابلش (آقا یا خانم) بر نخوره
_جالبه قدیمیا به یه چیز اعتقاد دارن

ادامه مطلب


دلایل مهریه سنگین؟
تضمین ،
یا آداب و رسوم
یا به قول یه سری واسه ارزش گذاری روی خودشون و کسب احترام.!
نمی دونم.؟ چیز دیگه ای از قلم افتاده‌؟

مهریه سنگین تو خونواده های پولدار  منتهی میشه به فضایل مالی خانواده ها؛ خانواده ها باید هم کفو باشن اما
 به قول خودشون دختر و پسر باید تو فخر فروشی هم شان باشند و تبدیل بشن به ویترین مغازه؛ جهیزیه زیاد انتظار مهریه رو هم بالا می بره.حالا این یه توافقه بین اون دسته آدمای فخر فروش  اما. فکرشو بکنین. یه عده از این خونواده ها تا آخر عمر که پولدار نمی مونن!  در مورد

ادامه مطلب


البته یک چرخه هست که آنتونی رابینز به آن اشاره دارد و آن این است که احساس خوب باعث افکار خوب ، گفتار خوب باعث افکار خوب ، افکار خوب هم باعث احساس خوب و گفتار خوب میشه یعنی این سه تا هم علت هم هستند و هم معلول هم یعنی با هر سه باعث جذب انرژی مثبت میشه و برعکس. علت همه چیزها انرژی است و هر چیزی هم از انرژی تشکیل شده و انرژی های همه چیز هم متفاوت یا میتواند شبیه به هم باشد .حتی برخی معتقدند اینکه طب مدرن علت بیماری ها را میکروب و ویروس می داند باطل است یا دست کم کامل نیست ؛ برای مثال

ادامه مطلب


تلاش بشر برای درمان بیماری ها به طب مدرن و سنتی خلاصه نمی شود؛ روش های دیگری هم واسه درمان وجود دارند که قطعا از طب مدرن موثرتر است و به شناخت منشا پایه و اصلی بیماری ها که جنبه های متعدد فیزیولوژی و روانی دارند می پردازد تحقیقات و کتاب هایی که در اینباره وجود دارد کمتر از تحقیقات و کتاب های طب مدرن نیست اما عامه مردم آگاهی کمتری در این خصوص دارند؛

طب مدرن که علت بیماری ها رو میکروب و ویروس میداند اما طب های دیگری وجود دارد که به آنها اشاره می کنیم:

طب ای اف تی علت بیماری رو اخلال در سیستم انرژی میداند.

طب ان ال پی علت بیماری رو تجسم میداند.

هومیوپاتی علت بیماری را این میداند که هر سلولی چرخشی و حرکتی داره و زمانی که چرخش و حرکت سلول ها کم و زیاد شود بیماری واقع میشود.

ادامه مطلب


1- به خدا توکل کنید:

این موضوع حداقل باعث خوشبینی نسبی به مسایل میشود و بر ذهن ناخودآگاه شما تاثیر می گذارد؛ در عین توکل  تلاش لازمک است.

2- تجزیه و تحلیل موضوع:

یعنی محاسن یا معایب انجام یک کار خاص را بسنجیم و ببینیم کفه ترازو. به کدام سمت سنگینی می کند ؛ بدیهیه هرچقدر موضوع مهمتر باشد میزان وقت بیشتری باید صرف تجزیه و تحلیل اون کرد و در عین حال سخت گیری را باید کنار گذاشت؛ اگر مشخص و واضح است که آن کار کار خیری می باشد نباید درنگ کرد ولی اگر با سختی هم راه باشد باید دید میزان تحملمان در رابطه با آن موضوع چقدر است و بطور کلی در اینجور مواقع برای اینکه فرصت و کار خیر از دست نرود باید تلاش کرد و تحمل را بالا برد. در مسایل مهم زندگی مثل انتخاب رشته، کار، ازدواج ، مهاجرت و. زیاد از حد وسواس به خرج ندهید چون در این مسایل هیچگاه همه چیز وفق مراد ما نیست بجای وسواس زیادی بایستی تلاش کنیم حدالامکان موانع و مشکلات پیش رو را از میان برداریم .

سعی نکنید همه راه های ممکن را با آزمون و خطا امتحان کنید و به اصطلاح از این شاخه به اون شاخه بپرید چون امتحان راه های مختلف شما رو برعکس از هدفتون دور می کنه و شما ممکنه متوجه این مساله نشوید و غیر از هزینه های اقتصادی بعضا زیاد، انرژی و وقتتون که ارزشمند ترین چیزه زندگیه رو هدر میده و در اهداف مهم این موضوع اثرات مخرب جبران ناپذیر دارد.

همچنین افرادی که بیش از حد یک موضوع را بررسی می کنند باعث می‌شود گاهی بعضی از گزینه‌های مناسب را به علت تعلل زیاد از دست بدهند؛ این افراد معمولا هم بعد از هر تصمیم‌گیری احساس پشیمانی می‌کنند.  

3- تجربه:

ادامه مطلب


آیا به فال حافظ اعتقاد دارید؟

در وبلاگ ها مختلف که در این مورد نظراتی گذاشته بودن بیشتر می گفتند تفاسیر و فال غزلیات حافظ دقیقاً با نیتی که کرده بودن متناسب و مقارن بوده! شخصی تو نظرات گفته بود: حافظ اشعارش سبب گرمی مغز می شه ، مانند قرآن و مانند اشعار مولانا ، مانند صحیفه ی سجادیه یا نهج البلاغه. هر چه مغز گرمتر باشه ، افکار مثبت و روشن در آن بیشتر می شه ، امید بیشتر می شه ، حتی اگر حس خمودی و افسردگی دارین ، می تواند روح شما را درمان کند

کلاً به نظر می رسه اشعار شعرایی مثل حافظ، مولانا از روی غرض و نیات شخصی نبوده و حتی این شعرا پادشاهان زمان خود رو چه صلح طلب بودن و چه خون خوار، با کمال جسارت و به طور عیان یا پوشیده، آن ها را به خیر و راه درست زندگی نصیحت می کردن ! درست مثل پیامبران و امامان البته منظور من مقایسه نیست؛ به هر حال منظور اینکه این اشعار تجلی گاه آیات قرآنیه و اینکه غرض ورزی در آن ها وجود نداره و این متون نوعی متون الهی است که به زبان ادبیات عصر شاعر درامده و برای تمام اقشار جامعه از جمله درباریان، زیر دستان و مردم با پیشه های مختلف و حتی گاه با ادبیات به اصطلاح لاتی و کوچه و بازاری یا برای قشر با سواد و خلاصه تمام اقشار نوشته شده و خیلی ویژگی های دیگه که از حوصله این متن خارجه.

خیلی ها تلاش کردند این اشعار را زیر سوال ببرند چون این اشعار از هزازان هزار شمشیر برنده تره و به این دلیله که در طول تاریخ برخی از افراد مخصوصاً درباریان و اشخاص وابسته به حکومت به خاطر منافع و منصب های خود از از این اشعار می ترسیدند و و لذا شاعران یا ونی را دور خود جمع می کردند که با خباثت با این اشعار الهی مبارزه کنند و صد البته جاودان ماندن آثار این شعرا یک اراده الهی است.

از این ها بگذریم باید بدانیم که منظور از فال گرفتن چیه؟ بدیهیه که حافظ مثل ما انسانی بوده که ممکنه در حل مشکلات زندگی اش هم گاهی درمانده می شده اما یه موضوعی رو حافظ خیلی روشن بهش اعتقاد داشته

ادامه مطلب


 

اولویت‌های  زندگی (داستان‌های مدیریتی)

 

 

 

 

روزی استادی سر کلاس درس رفت. او به جای دفتر و کتاب و جزوه، چند بسته و یک ظرف شیشه‌ای بزرگ به همراه داشت. شاگردان تعجب کرده بودند و با خود زمزمه می‌کردند: این‌ها برای چیست؟»

استاد پشت میز رفت و شیشه را روی آن گذاشت. سپس از درون یکی از بسته‌ها، سنگ‌های درشتی درآورد و در شیشه ریخت تا جایی که شیشه پر شد و دیگر جایی برای سنگ‌های درشت نبود. استاد رو به شاگردان کرد و پرسید: آیا این شیشه پر است؟» آن‌ها جواب دادند: بله استاد، پر است.»

استاد از درون بسته‌ی دیگر، شن‌هایی درآورد

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها